جامی شکسته دیدم، در بزم می فروشی....
گفتم بدین شکسته، چون باده میفروشی؟

خندید و گفت زین جام، جز عاشقان ننوشند !
مستِ شکسته داند، قدر شکسته نوشی ...

خیام